گلچين از بهترين گروه‌ها و سايت‌هاي اينترنتي. همه چيز از همه جا

Wednesday, December 23, 2009

[yaghin] باز محرم




 
 

via ياد باد آن روزگاران by علي محمد نظري on 12/23/09

بنام خدا


جهان خون ريز بنياد است هشدار             سر سال از محرم آفريدند
باز ماه عزا و علم کتل از راه رسيد و باز دسته جات سينه زني و زنجير زني و باز صداي طبل و باز نوحه و باز شعر زيباي محتشم. باز نذري و قيمه امام حسين (ع) و باز تعزيه و .... نمي دانم آيا اين گونه عزاداراي ها صحيح است يا خير؟ هر سال اضافاتي نيز دارد و چند سالي است که عکس هاي بيلبورد مانندي در جلو بعضي از دسته جات خودنمايي مي کند. قطعا از خيلي از جوان هايي که در اين مراسم شرکت مي کنند بپرسيم شايد نتوانند اسم ?? نفر از شهداي کربلا را بدانند. احتمالا امام حسين(ع) و حضرت عباس حضرت علي اکبر و و شايد حضرت قاسم  يا حضرت علي اصغر  و شايد حربن يزيد رياحي را بشناسند اما از بقيه شايد چيزي ندانند. نقل است که حضرت آيه اله بروجردي همه سر هيات هاي تهراني و شهرهاي بزرگ را دعوت کرد و براي آن ها در سالي مهماني ترتيب داد و به آن ها فرمود که فقط عزاداري بصورت سينه زدن ساده را مي پسندد و اضافه کردن سنج و طبل و حتي زنجير جايز نمي داند. بزرگان هيات ها آن موقع چيزي نگفتند اما بعدا به آقا پيغام دادند که ما ??? روز از سال را از شما تقليد مي کنيم ولي اين ?? روزه را از شما تقليد نمي کنيم. عجيب است اين داستان محرم! آيه اله بروجردي با آن نفوذ کلام نتوانست اين عزاداري ها را اصلاح کندُ پس کس ديگري نيز بعيد است که بتواند به اصلاح اين عزاداري ها بپردازد پس  بايد آماده باشيم که هر ساله نوع جديدي از عزاداري ها عرضه شود. اما آيا کسي هست که بداند حسين براي چه قيام کرد. چرا بايد  دکتر شريعتي  بگويد گروهي مرده متحرک که براي زنده اي هميشه جاويد عزاداري مي کنند.  حسين بزرگ مرد تاريخ تشيع مرد سازش ناپذير با فاسدين زمان با ريختن خون خويش طبل رسوايي آنان را در طول تاريخ نواخت و اين خون سرخ عجب تاثير گذار شد و عامل و محرک قيام هاي بزرگ ضد استبدادي گرديد. به قول مرحوم شريعتي گاندي آتش پرست مي گويد من درس زندگي را از حسين آموختم پس بايد يک بار ديگر اين حرکت از عرفه تا عاشورا را مرور کنيم. مردي که بزرگترين دشمنانش پست ترين مردم دوران بودند. فساد باز سازي مي کند خود را. از وفات رسول ا... تازه ?? سال گذشته است براي رسوا کردن فاسدي چون يزيد استوار قدي چون حسين بايد شهيد شود تا اعلام شود که فساد بازسازي شده و جاهليت برگشته!  
يا حق


 
 

Things you can do from here:

 
 


--
ارسال توسط علی به فانوس پندار در 12/23/2009 09:14:00 PM




__._,_.___


www.yaghin.com
www.yaghin.blogspot.com




Your email settings: Individual Email|Traditional
Change settings via the Web (Yahoo! ID required)
Change settings via email: Switch delivery to Daily Digest | Switch to Fully Featured
Visit Your Group | Yahoo! Groups Terms of Use | Unsubscribe

__,_._,___

3 comments:

Anonymous said...

چون به حسین نزدیک شدند، فرمود که برای او سراپرده ای برافراشتند، آنگاه فرمان داد که اندازه ای مشک آوردند و در جامی بزرگ با آب در آمیختند. در این هنگام حسین به درون شد و نوره مالید و سر و تن بشست و بر سراسر پیگر نازنین گلاب افشاند و شادان و چابک و دمان و آراسته بیرون آممد. عبدالرحمن بن عبد ریه و بریر بن خضیر همدانی بر در سراپرده ایستاده و هریکی کوشیدند که پس از حسین، او به درون رود و خود را بپیراید و بیاراید. بیر به شوخیگری با عبدالرحمن پرداخت. عبدالرحمن گفت: به خدا سوگند که این نه هنگام کار یاوه است. بریر گفت: مردمان من میدانند که من در جوانی و پیری به کار یاوه گرایشی نداشته ام، ولی از آنچه بر سرمان خواهد آمد، شاد و مژده یاب هستم. به خدا میان ما با دخترکان زیبای فراخ چشم بهشتی جز همین به جای نمانده است که ایشان با شمشیرهایشان بر ما تازند و آنگاه ما یکراست به آغوش آنان بال کشیم. چون حسین بپرداخت، این دو به درون رفتند.

تاریخ کامل، نوشته عزالدین ابن اثیر، برگردان دکتر سید حسین روحانی، انتشارات اساطیر، تهران 1382، پوشینه پنجم برگ 2235

نوره کشیدن از فرهنگ فارسی معین:

(رِ. کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) (عا.) مالیدن نوره به بدن ، واجبی کشیدن

منبعی دیگر:

هنگامى كه روز عاشورا فرا رسيد، امام حسين عليه السّلام صبح زود، دستور داد خيمه‏اى برپا كردند، و ظرف بزرگى در ميان خيمه نهادند و در ميان آن ظرف مشك فراوان بود، و در كنار آن (يا در داخل آن) نوره نهادند، آنگاه امام حسين عليه السّلام براى تنظيف به درون خيمه رفت.
روايت شده: برير بن خضير همدانى، و عبد الرّحمن بن عبد ربّه انصارى بر در خيمه ايستادند تا بعد از امام عليه السّلام براى تنظيف داخل خيمه شوند، در اين هنگام برير با عبد الرّحمن شوخى مى‏كرد و مى‏خنديد.
عبد الرّحمن به او گفت: «اى برير! آيا مى‏خندى؟ اكنون وقت خنده و شوخى نيست.» برير جواب داد: «بستگانم مى‏دانند كه من نه در جوانى و نه در پيرى اهل شوخى و بيهوده گويى نبوده و نيستم، امّا اكنون كه شوخى كردم به خاطر شادى بسيار است كه در پيش داريم، سوگند به خدا فاصله ما با معانقه با حوريان بهشتى، جز ساعتى نيست كه ما در اين ساعت با اين دشمنان بجنگيم و كشته شويم.»


غم نامه كربلا (ترجمه اللهوف على قتلى الطفوف‏)، سيد على بن موسى بن طاووس (م 664 هجری)، مترجم: محمد محمدى اشتهاردى‏، تهران، نشر مطهر، چ اول‏:1377 ش‏. ص:119.

Anonymous said...

درخواست امام حسین برای دست در دست یزید گذاشتن

گوید: پس به طرف راه شام روان شد، به طرف یزید ، اما در کربلا سواران به او رسیدند که فرود آمد و به خدا و اسلام قسمشان داد.»
گوید: ابن زیاد عمر بن سعد و شمر بن ذی الجوشن و حصین بن نمیر را سوی وی فرستاده بود، حسین به خدا و اسلام قسمشان داد که او را پیش امیر مومنان ببرند که دست در دست وی نهد.»
گفتند: « نه، باید تسلیم ابن زیاد شوی.»
تاریخ طبری (جلد هفتم)
( ترجمه ابوالقاسم پاینده) (چاپ پنجم 1357- ناشر - اساطیر)

Anonymous said...

در روایت زهری از سعید بن مسیب نقل شده است که سعید گفت : مردم از مکه بیرون نمی شدند تا آنکه علی بن الحسین ، سید العابدین (ع) ، بیرون آید. پس آن حضرت از مکه خارج شد من نیز با وی بودم. او در یکی از منازل بین راه فرود آمد و دو رکعت نماز گزارد و در سجودش تسبیح گفت. پس هیچ درخت و کلوخی نماند جز آنکه همراه با حضرتش خدای را تسبیح می کردند. ما از تعجب ، فریاد سر دادیم.
هدایتگران راه نور ، زندگینامه چهارده معصوم ، آیت الله سید محمد تقی مدرسی (جلد اول) برگ 515

آرشیو مطالب