گلچين از بهترين گروه‌ها و سايت‌هاي اينترنتي. همه چيز از همه جا

Monday, November 26, 2007

کتابهای رایگان فارسی جهت اطلاع

 
 

جهت اطلاع

نوشابه اميري nooshabehamiri@yahoo.com - دوشنبه 5 آذر 1386 [2007.11.26]

noshabehamiri.jpg

تصوير‎ ‎‏"رضا ضيايي، معاون اندرزگاه 8 اوين"، مردي که مجيد توکلي را به زير ضربات مشت و لگد گرفت، لحظه به ‏لحظه برايم روشن تر مي شود. ديده ايمش پيش از اين؛ شب ها نقاب بر چهره مي بندد و به شکار‏‎ ‎‏"اراذل و اوباش" مي ‏رود و جمعه ها به نماز جمعه. از دانشگاه هاوايي، دکترا گرفته است و ادبياتش از ناحيه 10 تهران مي آيد. همان جا که ‏روزگاري به آتشش کشيدند. پاتوق اش "لابی هتل"ها و "دخمه"هاست و تفريح اش سر زدن به سلول "دکتر ‏زهرا"ها...از هم آنها که به پشتگرمي قدرت، جنايت را "روسفيد"‏‎ ‎کرده اند و "روسياهي" را رو سفيد.‏

مردي که مجيد توکلي را‏‎ ‎‏"با کشيدن بر روي زمين خيس و همزمان زدن لگد و ضربات مشت" به سمت "درب اندرزگاه ‏برد و از آنجا به پائين پرت" کرد.‏‎ ‎ديو ساني که مست از باده قدرت، فرياد مي زد:‏‎ ‎‏"فکر کردي اينجا دانشگاه است، ‏فکر کردي اينجا تريبون؟، فکر کردي مي تواني امنيت ملي را به خطر بياندازي..."‏‎ ‎و باور دارد که‏‎ ‎‏"امنيت من را نمي ‏تواني به خطر بياندازي، امنيتت را به خطر ميندازم..."‏

و در همان حال تصوير جواني در پيش چشمانم ظاهر مي شود‏‎ ‎‏"چندين بار زمين خورده" با‎ ‎‏"زباني بريده" و کلامي ‏معصوم که در قالب نامه اي به مقامات قضايي، که پيش از اين جاي شکنجه را بر بدن رنجديده وي نيافته اند، از‎ ‎‏"داد" ‏مي گويد و "تقاضاي رسيدگي" و همچنان مي نويسد:‏‎ ‎‏"اينک ضمن تقديم اين شکوائيه و با عنايت به مراتب مذکور و با ‏ايجاد مشروح و رفتار خلاف قوانين و مقررات، به ويژه آئين نامه سازمان زندان ها توسط معاون اندرزگاه، تقاضاي ‏رسيدگي عاجل و شايسته و قانوني را دارم."‏

تصاوير در هم مي آميزند. خون لابلاي موهاي مجيد توکلي مي دود.رضا ضيايي، عربده مي کشد. زبان مجيد نيمه مي ‏شود، رضا ضيايي، مستانه قهقهه مي زند. مجيد از "حقوق زنداني" مي گويد؛ از حقوق اسير. رضا ضيايي، بر دهانش ‏مي کوبد. مجيد دستانش را سپر صورت مي کند؛ ضيايي ها بر سر و بر پشتش مي کوبند. مجيد ها از‎ ‎‏"مرجع محترم ‏قضايي" مي گويند. ضيايي ها از اينکه"قانون منم."....و دلم آتش مي گيرد. با خود مي گويم: واي بر مادر مجيد. واي بر ‏مادر علي. واي بر مادرها........آن مادرها که "دخترکان"شان در بند اين ديو سيرتانند. ديواني که مجيد ها را زبان مي ‏برند و زهرا ها را، عفت مي درند. ‏

و مي انديشم آنان که فرماندهان ارتش هايي هستند که سربازانش، ضيايي ها؛‎ ‎در روز شکست، به کدامين اينان پناه ‏خواهند برد؟‎ ‎به کدامين اينها که پستان مادر بگزيده و نان به حرامي خوردن آموخته اند. به "منزهيان"، به‎ ‎‏"شاهرخ ‏تبعيدي"‏‎ ‎به‎ ‎‏"مهدي معروفي" به....؟‎ ‎به که؟

به درد صورت و گونه هاي مجيد مي انديشم. به‎ ‎‏"درد شديد فک و عدم توانايي حرکت آن به مدت 24 ساعت که مانع از ‏جويدن غذا نيز بوده و در فک تحتاني کماکان ادامه دارد". به‎ ‎‏"زخم هاي متعدد از جمله بريدگي و خراش در زير گلو و ‏پشت دست". به سرفه هايي که به خون آميخته است. به روح حساسي که جاي‎ ‎‏"پرخاش هاي مکرر و بيان الفاظ رکيک ‏که هر يک مستوجب حد قذف است و قلم از نوشتن و زبان از بيان آنها عاجز است"‏‎ ‎از آن زدوده نخواهد شد. به‎ ‎‏"توهين ‏هاي مکرر و تحقير مداوم مغاير و منافي شئونات انساني" و به اينکه‎ ‎‏"ابتدايي ترين وظيفه زندانبان حفظ جان و سلامت ‏زنداني است".‏

‏ به دوم آذر ماه 1386 مي انديشم. روزي که "ضيايي" ها "حافظ امنيت ملي" شدند و رونوشت آنچه اينان مي کنند، ‏‏"جهت اطلاع" به دفتر "آيت الله سيد علي خامنه اي، رهبر جمهوري اسلامي"، "آيت الله هاشمي شاهرودي، رئيس قوه ‏قضائيه"، "آقاي دکتر حداد عادل، رئيس مجلس"...ارسال شد.‏

دل آتش گرفته، باز وامي داردم که بگويم: واي بر مادرها. واي بر مادر مجيد. واي بر مادر زهرا.... اما مي دانم که بايد ‏گفت: واي بر صاحبان اين‎ ‎‏"دفتر"ها که آنچه را‎ ‎‏"جهت اطلاع" برايشان ارسال مي شود، ناديده مي گيرند.

.

--~--~---------~--~----~------------~-------~--~----~
اين نامه به دنبال عضو يت شمادرگروه كتابهاي رايگان فارسي برايتان ارسال شده است.
نامه هاي خودرا به اين آدرس براي گروه بفرستيد:

persiskiknigi@googlegroups.com

براي قطع اشتراك به اين آدرس نامه بفرستيد:
 persiskiknigi-unsubscribe@googlegroups.com

 توجه داشته باشيد كه از تاريخ 10 مه 2007ارسال نامه ها نياز به مديريت ندارد ولذا عده اي ممكن است برايتان هرزنامه يا نامه حاوي ويروس ارسال كنند.
لذا توصيه مي كنم براي پيشگيري از آسيب فقط فايل هاي پي دي اف را باز كنيد وبقيه فايلهاي دريافتي راحذف كنيد.

For more options, visit this group at http://groups.google.com/group/persiskiknigi?hl=en

برای کمک به تداوم کار ما نامه های گروه را براي دوستان كتابخوان خود بفرستید
(forward)
واز آنها بخواهید که در گروه عضو شوند.

آدرس وبلاگ:
http://persianbooks2.blogspot.com

گروه اطلاع رسانی وبلاگ:

http://groups.google.com/group/persiskiknigi
-~----------~----~----~----~------~----~------~--~---

No comments:

آرشیو مطالب