گلچين از بهترين گروه‌ها و سايت‌هاي اينترنتي. همه چيز از همه جا

Tuesday, March 10, 2009

[yaghin] 2 matlabe ziba

حتی یک سکه هم خرج نکن اگر.....!

مرد ثروتمندی از دنیا رفت و تمام ثروت خود را به تنها پسرش که هیچ فن و مهارتی نمی دانست به ارث گذاشت. این پسر جوان که خام و ناپخته بود مغرور از ثروت باد آورده پدر در دهکده شیوانا قدم می زد و به جوانان و پیران دهکده فخر می فروخت.

روزی شیوانا و چندین نفر از شاگردانش مشغول درست کردن حمام دهکده بودند. چند نفری مخزن آب گرم را درست می کردند و عده ای مجرای فاضلاب و خلاصه هرکدام به کاری مشغول بودند. پسر پولدار از آنجا می گذشت. با غرور نگاهی به شاگردان مدرسه که جوان و هم سن و سالش بودند انداختد و با خنده ای تمسخر آمیز گفت:" می بینم که به خاطر رضای خدا و مجانی این همه زحمت می کشید و آخر سر هم همان آش مدرسه نصیبتان می شود. من آنقدر ثروت دارم که می توانم تا پایان کار هر دقیقه یک سکه جلوی شما بیاندازم و اصلا هم فقیر نشوم!"

شیوانا که آنجا بود بلافاصله گفت:" برعکس ای جوان به تو پیشنهاد می کنم که از همین الان در زندگی به شدت خسیس شو و حتی یک سکه ات را خرج نکن. ثروتی که شانسی نصیبت شده دیگر به سراغت نمی آید بنابراین اگر خسیس نباشی و با وسواس پولت را خرج نکنی دیری نمی گذرد که سکه هایت تمام می شوند و مجبور می شوی برای سیر کردن شکم خودت کاری انجام دهی. چون کاری بلد نیستی و هنری نداری و به درد کسی نمی خوری هیچکس به تو کار نمی دهد و آن موقع حتی نمی توانی پول لازم برای خرید یک کاسه آش را بدست آوری. بنابراین پیشنهاد می کنم همین الان زودتر به خانه ات برو و به شدت مواظب سکه هایت باشد که اگر یک دانه از آنها کم شود دیگر نمی توانی آن را به دست آوری! آیا تا به حال به این فکر نکرده ای که  چرا پولدارهایی مانند تو که ثروت باد آورده نصیبشان شده اینقدر خسیس اند؟ "

 

جمع دو احساس!

مردی صاحب زن و چند فرزند بود. دختری جوان خود را شیفته این مرد می دانست و نزد شیوانا آمد و با افتخار در مورد عشق و علاقه اش نسبت به مرد زن و بچه دار گفت:" با وجودی که می دانم او صاحب زن و فرزند است اما به شدت عاشق و دلباخته اش شده ام و به محض اینکه به او می اندیشم حرارت عشق تمام وجودم را فرا می گیرد و آتش شوق دیدن او در دلم شعله ور می شود. آیا این احساس پرشور و متعالی در وجود من چیز ارزشمندی نیست و آیا من با همین احساس نمی توانم در زندگی به هر چه می خواهم برسم؟"

شیوانا لبخندی زد و گفت:" چرا البته باید این احساس شوریدگی و دلباختگی خود را با احساس زن و فرزند آن مرد نسبت به خودت جمع کنی و یکجا دو تا احساس را کنار هم بگذاری و ببینی نزد مردم و بخصوص زن آن مرد چقدر ارزش و اعتبار داری. هر وقت دو تا احساس را با هم تجربه کردی آن وقت می توانی در زندگی به هر چه که بخواهی برسی!"


__._,_.___


www.yaghin.com
www.yaghin.blogspot.com




Your email settings: Individual Email|Traditional
Change settings via the Web (Yahoo! ID required)
Change settings via email: Switch delivery to Daily Digest | Switch to Fully Featured
Visit Your Group | Yahoo! Groups Terms of Use | Unsubscribe

__,_._,___

No comments:

آرشیو مطالب