Re: آوردن مرجع یا رفرنس

جناب آقایی عزیز سلام حق با شما است در نامه ای که برای جناب جمشیدیان فرستادم عرض کردم که متن درست شعر را نتوانستم از دیوان نظامی پیدا کنم . اگر دوستی آنرا یافت حتما اطلاع خواهد داد. شعر زیر نیز از کمال خجندی تقدیم می شود: گر دلت بشکست دلبر، مستی افزون کن کمال کز شکست جام  مجنون قصد لیلی دیگر است. شاد باشید- لطیف --- On Fri, 4/10/09, shahin aghaei <shahinaghaei@yahoo.com> wrote: From: shahin aghaei <shahinaghaei@yahoo.com> Subject: آوردن مرجع یا رفرنس To: friends-of-radio-golha@googlegroups.com Date: Friday, April 10, 2009, 12:54 AM با سلام و عرض ادب خدمت دوستان من عضو هیات علمی بالینی دانشگاه هستم و مدت کوتاهی است که افتخار دارم جزو گروه رادیو گلها شده ام آنچه در نوشته ها، کتابها و مقالات علمی مرسوم است این است که به ازای هر نکته یا جمله ای که آورده میشود، نویسنده ملزم است که مرجع یا رفرنس آن را بیاورد از طرفی اگر فردی بخواهد نقیضی بر علیه نویسنده اول بنویسد نیز از آوردن مرجع بی نیاز نیست پیشنهاد بنده اینست که دوستانی که لطف میکنند و مطالبی تاریخی، سیاسی یا اجتماعی را در نامه های خود می آورند جهت پرهیز از هرگونه مجادله مرجع گفتار را به صورت زیرنویس ارائه دهند. اگر هم مطلبی صرفا نظر شخصی نویسنده است آن را هم ذکر کنند تا از سو تفاهمات احتمالی پرهیز شود ارادتمند شاهین آقایی From: Sh M <moatar@hotmail.com> To: friends-of-radio-golha@googlegroups.com Sent: Thursday, April 9, 2009 12:24:30 AM Subject: FW: لیلی   From: moatar@hotmail.com To: mehdi_jam86@yahoo.com Subject: RE: لیلی Date: Wed, 8 Apr 2009 19:53:45 +0000 با سلام و عرض ادب من نیز این شعر را به این شکل خوانده ام اگر با  دیگرانش  بود میلی چرا ظرف مرا بشکست لیلی؟  سلامت و شادمان باشید شکوه Date: Wed, 8 Apr 2009 10:28:50 -0700 From: mehdi_jam86@yahoo.com Subject: Fw: لیلی To: latifgachkar@yahoo.com CC: Friends-of-Radio-Golha@googlegroups.com جناب گچکار ارحمند سلام و درود بر شما از یادآوری بجا و دقت نظر شما سپاسگزارم البته بنده این شعر را به این صورت خوانده ام اگر با دیگران بودیش میلی چرا جام مرا بشکست لیلی؟ سرفراز باشید جمشیدیان --- On Wed, 4/8/09, latif gachkar <latifgachkar@yahoo.com> wrote: From: latif gachkar <latifgachkar@yahoo.com> Subject: لیلی To: mehdi_jam86@yahoo.com Cc: "Golha" <Friends-of-Radio-Golha@googlegroups.com> Date: Wednesday, April 8, 2009, 3:37 PM جناب جمشیدیان عزیز سلام داستانی که از لیلی و مجنون نقل نمودید با این شعر کامل می شود: اگر با من نبودست هیچ میلی- چرا جام مرا بشکست لیلی ارادتمند همگی دوستان -لطیف گچکار --- On Wed, 4/8/09, Mehdi Jamshidian <mehdi_jam86@yahoo.com> wrote: From: Mehdi Jamshidian <mehdi_jam86@yahoo.com> Subject: Fwd: farhange loghat To: mohsen.soly@gmail.com Cc: Friends-of-Radio-Golha@googlegroups.com Date: Wednesday, April 8, 2009, 12:38 AM درود و سلام به یاران ارجمند و به وِیژ] جناب سلیمانی عزیز این هم یک دلیل دیگر که مرا در عشق عمیق به ایران وایرانی پایبند تر می کند فرمایشات متین جناب سلیمانی و اظهار لطف بیش از شایستگی من از سوی ایشان و نیز جناب هندیانی که براستی مرا شرمنده مهر خود کردند اشک شوق مرا به گونه جریان داد همانطور که جناب سلیمانی عزیز اظهار فرمودند بنده از کسی رنجشی ندارم و از دور روی همه عزیزان را می بوسم و به  ویژه روی ماه جناب جواد آقای جمشیدی که گمان کنم پسر عموی بنده باشند می بوسم باز همچنان که جناب سلیمانی سرور عزیزم فرمودند معتقدم که اینگونه گفتمان ها حتی زمانی که به پرخاش منجر شود میان برادان ایرانی نه غیر عادیست و نه بد در میان همین تضادها است که حقیقت به تدریج جلوه گر خواهد شد و مهم اینست که این گونه دعواهای برادرانه به دشمنی که خواست دشمنان اصلی سرزمین مقدس ماست منجر نشود و ایمان دارم که نخواهد شد بدانید که همه ی شما در قلب من به عنوان بهترین یاران دوران عمرم، عزیز و محترمید حتی آن هنگام که با تندی با من سخن می گوییید شادم که این حق را به خود می دهید . نقل است که روزی مجنون جامی شکستنی به دست گرفته برای خرید شیر به جایی مراجعه کرد. در این هنگام لیلی پدیدار شد و جام از دست او بگرفت و بر زمین زد و بشکست مردمان شماتت به او باریدن گرفت که این که تو برای او از جان شیرین می گذری دیدی با تو چه کرد؟ و مجنون پاسخ داد که: شما نمیدانید.! چرا به جای من جام دیگری را نشکست.؟ --- On Wed, 4/8/09, mohsen soly <mohsen.soly@gmail.com> wrote: From: mohsen soly <mohsen.soly@gmail.com> Subject: Fwd: farhange loghat To: Friends-of-Radio-Golha@googlegroups.com Date: Wednesday, April 8, 2009, 3:32 AM اشتباهي رخ داد و خود اين اشتباه بالنفسه زياد مهم نيست، چه با شناختي كه از مهدي جمشيديان عزيز سراغ دارم منتظر عذرخواهي آقاي جمشيدي نيست چون او ميداند كه خطا در ذات انديشه انسان است ولي فرق است بين  درك انسان هاي مختلف از يك پديده.  بنا براين با تضارب افكار و انديشه هاست كه اين خطا هاي ما در ادراك به حد اقل مي رسد. تفاوت ملل در قرن بيست و يكم هم ريشه در همين مقوله دارد. آنجا ها كه تضارب افكار نهادينه شده است برايند حركتي جامعه بطرز شگفت آوري بسوي جلو حركت مي كند و در جوامعي كه اين تضارب ممنوع و حرام شناخته شده است مثل جامعه ما هركس خود رامحور عالم مي پندارد چون راه اين تضارب انديشه را نياموخته است و گفته اند كه "الناس علي دين الملوك" بنا براين زياد هم نميشود به آقاي جمشيدي خرده گرفت ولي به عنوان يك دوست و يك هموطن از ايشان ميخواهيم كه اگر حرفي براي گفتن دارد با لحاظ كردن  اصل" لزوم رعايت احترام در برخورد با انديشه هاي ديگر" مطالب خود را مطرح كنند تا شبهه اي پيش نيايد.  من نيز به سهم خود از سوي آقاي جمشيدي عزيز از آقاي جمشيديان عزيز عذر خواهي مي كنم.    محسن سليماني البته من نیز گمان می کنم که دوستمان آقای جمشیدیان در توصیف پان‌عربیسم خطا کرده‌اند و قصد داشتم که از ایشان در این مورد توضیح بیشتری بخواهم. اما نه با لحنی که دوست دیگرمان وارد میدان شده‌اند. بدون شک این گونه پرخاش‌گری هرگز به حل هیچ مشکلی یاری نخواهد رساند. من هم به دنبال سرکار شکوه خانم از دوست گرانقدر جناب جمشیدیان پوزش می‌طلبم   شاد باشید See all the ways you can stay connected to friends and family See all the ways you can stay connected to friends and family