گلچين از بهترين گروه‌ها و سايت‌هاي اينترنتي. همه چيز از همه جا

Friday, July 31, 2009

مجسمه ساز کنار خیابان

مجسمه ساز کنار خیابان

http://www.jadidonline.com/story/22062009/frnk/akbar_fazlipanah


مریم آموسا

وقتی در خیابان کارگر از کنار موزه هنرهای معاصر تهران رد می شویم با
مجسمه سازی رو به رو می شویم که فارغ از هیاهوی خیابان، مشغول ساخت وعرضه
مجسمه با سیم های مفتولی است.

اکبر فضلی پناه مجسمه سازی را از پنج سال پیش به طور اتفاقی شروع کرده و
تشویق نسل جوان به ویژه دانشجویان هنر و معماری، موجب دلگرمی او شده
است، به طوری که در این پنج سال توانسته هم با مردم ارتباط برقرار کند و
هم مخارج خانواده اش را تامین کند. حتا توانسته با ساخت مجسمه های بزرگ
با مفتول سفارش های چند میلیونی هم دریافت کند.

او پیش از این، سال ها در کارگاه های چاپ سیلک، جوشکاری، قالب سازی و
سماور سازی مشغول کار بوده، اما به دلیل جو موجود در محیط کار و میل شدید
به مواد مخدر، تصمیم می گیرد فضای کاری اش را تغییر دهد و در خماری های
پس از ترک، تکه سیم مفتولی پیدا می کند و مجسمه سازمی شود.

در مجسمه های او زن ها قد بلندی تری دارند یا در جایگاه بالاتری ایستاده
اند. این موضوع اتفاقی نیست. "زن ها روح بزرگ تری دارند و در روزهایی که
همه مرا ترک کردند، همسرم تنها کسی بود که مرا رها نکرد."

فضلی پناه، خود را استاد بی استاد مجسمه های مفتولی می داند. او روزها
بدون هیچ چشم داشتی، مجسمه سازی با مفتول را به علاقمندان آموزش می دهد و
معتقد است وقتی در هنرمجسمه سازی دست زیاد شود و مردم بیشتر با این هنر
درگیر شوند، مجسمه سازی گسترش می یابد و مردمی می شود.

او بیشترمجسمه هایش را با فیگورهای مختلف انسانی می سازد و مردم را منبع
الهام کارهایش می داند. برخی روزها نیز به مزارع کشاورزی نزدیک محل
اقامتش در ورامین می رود تا هنرش بی روح و خشک نباشد.

بیشتر کارهای او در خیابان و در پیاده رو شکل می گیرند اما به دلیل وزن
وحجم زیاد شان در خانه اش در ورامین ساخته می شوند.

ابراهیم اصغری، دانشجوی اخراجی دانشکده صدا و سیما، هم که در حاشیه
خیابان با اکبر فضلی پناه آشنا شده، از این هنرمند خیابانی فیلم مستندی
ساخته که هنوز اجازه اکران نیافته است.

او تاکنون در قالب چهار نمایشگاه انفرادی مجسمه هایش را به نمایش گذاشته
است. نخستین مشوق او در برگزاری نمایشگاه، بهروز فائقیان مدیر روابط
عمومی خانه فرهنگ ابوسعید بوده است که به طور اتفاقی با او و مجسمه هایش
در حاشیه خیابان آشنا شده و روی فروش چند میلیونی آنها حساب کرده است.

او قصد ندارد در هیچ شرایطی کار درپباده رو را تعطیل کند. معتقد است تنها
استاد او مردم هستند. می گوید: وقتی کنار خیابان می نشینم و مجسمه می
سازم، مردمی که از کنارم می گذرند، گاهی با من همکلام می شوند و مرا
هنرمند خطاب می کنند. در این مواقع است که احساس هنرمند بودن می کنم و
رسالتم را دراین می بینم که میان مردم باشم.

No comments:

آرشیو مطالب