On Thu, Apr 19, 2012 at 11:24 PM, Siamak Badiee <siamak.badiee@yahoo.com> wrote:
پيشكشي به پيشگاه استاد محمد رضا شجريان (سياووش)ياران گرامي ، شكوفه هاي درودم را بپذيريد كه از بارش بهاري مهرتان ، شكفته است :بر آن نبودم كه همچون ديگر ياران رنجيده ام ، پژواك گلايه هايي باشم كه فرهنگ ما را نشانه رفته است ، از اين رو تنها به ارجمداري استاد پرداخته ام ، چون بر آن گمانم كه نوشتارهاي آزاردهنده اي كه گاه و بيگاه ، باد مي آورد تنها براي آزار ياران است كه استاد نه با چكامه من افراز ي فرازتر مي يابد و نه با نوشتارهاي گجسته (پاد خجسته ) فرودي ميگيرد .گو آنكه پاسخگويي و هياهو در اين كشمكش ها را ، به بهره نمي دانم ، اما بر ياراني كه با دانش و بينش خود ، آگاهي هايي ارزشمندي را دهش كرده اند ، جز سپاس پيشكشي ندارم و ايكاشم آنست كه كاش اين ياران ، پيشاپيش ياد واره ها و آگاهي هاي خود را باز مي تاباندند تا افزون بر ماندگاري اين يادواره ها و افزوني شناخت ما بر ارجمندانمان ، آناني را هم كه با پشت ساز ، ساز ميزنند ، اندكي به خود آرد ، گو آنكه هماره دست آويزي هست تا من و شما را به شگفتي وادارد .بشكفد بنفشه هاي بستان هاتان با باران بهاريسپاس استادجان به جام مي فكند ، اين نغمه خوانبيش از اين رامم نشد اين واژگاناو سخن از گونه اي ديگر سروشزان سپهر و نغمه ها از كهكشانآن سياووش هيزم آتش پريداين سياووش ميزند آتش به جانزنده گردانيد ه او هر چامه ايچامه گو ها آرزوها زان دهانمي همي گرديده ، در جامش كهنمستي مستان فزون و رامش رامشگرانرامش است آواي او ، چونان نيساز دل خوش مينوازد خوش زبانهستي ما رام و خوش كامي فزوناو همي تيمار دل ، آرام جانمام ميهن خوش بزادست گوهريبانگ فرهنگ مهان است او نشانگر سيامك از سياوش چامه گفتاين گدا و او همي چون خسروان"سيامك بديعي"
No comments:
Post a Comment