گلچين از بهترين گروه‌ها و سايت‌هاي اينترنتي. همه چيز از همه جا

Sunday, October 25, 2009

مصاحبه با استاد فريدون پور رضا، خواننده آوازهاي سنتي گيلان

در سراسر كشور پهناور ايران زمين در استان‌ها و شهرهاي مختلف آوازها و موسيقي‌هاي سنتي و محلي از گذشته تا به امروز هميشه براي ايراني‌ها حايز اهميت بوده و از آوازهاي تركي و رقص‌هاي تركمن تا موسيقي‌هاي شاد و دلنشين جنوب. سازمان سنتي، دستگاه‌هاي سنتي، كمانچه، ني، سه تار، تنبك، فلوت و غيره همه و همه‌شان از آوازهاي محلي در اقصي نقاط ايران است. اما اينكه امروز با ترانه‌ها يدهن پر كن پاپ يا به اصطلاح لس‌‌آنجلسي موسيقي سنتي در كجا قرار دارد. آيا هنوز هم بسان گذشته خواننده‌هاي سنتي كه با صداي و لحن زيباي خود شادي و آرامش روحي را به نسل گذشته تزريق مي‌كردند هنوز هم مورد توجه قرار مي‌گيرند. آيا در كنسرت‌هاي پاپ با خوانندگان جوان و مد روز براي موسيقي‌هاي محلي مي‌ماند به همين بهانه با استاد فريدون پوررضا خواننده خوش صدا و خوش لحن گيلان اين سرزمين هميشه بهار به گفت‌وگو نشستيم.

استاد فريدون پور رضا را تمام گيلاني‌ها و مازندراني‌ها در سراسر كشور و خارج از كشور به خوبي مي‌شناسند حتي بسياري از هموطنان غير گيلاني نيز با صداي پوررضا آشنايي دارند و همواره آوازهاي او را با جان و دل گوش مي‌دهند. پوررضا در سريال پس از باران كه در گيلان ساخته شد با صداي دلنشين و پرسوز خود دل‌ها را به تسخير خود در آورد.

استاد لطفا خودتان را بيشتر معرفي كنيد؟

به نام خدا. من فريدون پور رضا متولد 1311 درلشت نشاء در يك دهستان بزرگ مالكين به دنيا آمدم. رشد دوران كودكي من در لايه‌ لابه‌هاي كشاورزان و ظلم اربابان بود . در 5 ابتدايي بود صدام با خواندن يكي از سفرهاي فردوسي در مدرسه پيچيد.

البته معلم من خيلي كمك كرد ولي ؟؟ آواز چيه ؟ بعدا فهميد جز در چهار كاخوانده بود هم بعد از آنجا به برنامه‌ها و فرهنگسراها رفتم بعد به تهران براي فراگيري رديف‌هاي ايراني رفتم چندين سال تهران بودم بعد از آنجا به برنامه‌ها و فرهنگسراها رفتم بعد به تهران فراگيري رديف‌هاي ايراني رفتم چندين سال تهران بودم و بعد هم رفتم دنبال ؟؟ در دريف‌ها و آوازهاي جديد خواندم بعد به رشت آمدم شركت كردم در آزمون اول از ؟ بين 49 نفر اول شدم.

جناب پوررضا در حال حاضر مشغول تدريس هم هستيد؟

بله. من هنرجوهاي آواز ايراني مقامات گيلاني دارم، مداح دارم، ترانه‌ها و آوازهاي گيلاني ياد مي‌‌دم. التبه همه هنرجوها دوست دارند تهران‌نشين بشن. به من نمي‌گين ولي مي‌خوان زبان گيلاني را فراموش كنند و در واقع پاپ خوان باشند. جوانان گيلاني ديگر فسنجان محلي نمي‌خورند در واقع پتيزاخور شدند. البته از من به عنوان آخرين شانه يك دوره اخلاص هنري استقبال مي‌كنند تا از مد نظرشان در طول تاريخ گم مي‌شم.

اما استاد در سراسر گيلان همه صداي شما را دوست دارند.

بله. استقبال از صداي من زياد است چون طبيعت خاك گيلان مي‌پرورد. شعور موسيقي را اينها بغض داشتند من با پس از باران بغض اينها را منفجر كردم. در واقع شيريني برايشان آوردم در مذهب موسيقي اگر شادماني مي‌خواند پايداري ؟؟ غم هم بخواد- غم‌ها زمانه- التبه انديشه‌مان را در سايه اون ؟ بالا ببريم. اين نوع غم‌ها در موسيقي ما متداول از موسيقي مثنوي گرفته تا قطعات موسيقي ديگر اگر فقط شاد بخوانيم خوب ما ساخته شديم شاد بمانيم ولي وقتي شادماني نداريم، تعريف شادماني اين است كه برم بخوانم در ماه 4 ميليون حقوق بگيرم شادماني يعني اين كه انگيزه خوشي در من جا بگيرد. البته من شاد زياد خواندم ولي گل‌هاي غم در صدام موج مي‌زند.

استاد بعضي صداي شما چيه چرا در تمام كارهاي شما روز و غم وجود دارد؟

بغض صداي من ذات صداي من در جنيست همين هست كه ادامه مي‌دهم با اين تفاوت كه سفرهايم را دقت انتخاب مي‌كنم بعد ملودي ملودي از كدام جايگاه برخاسته از كدام غم برخواستند، زندگي در كنار ارباب رعيتي چه قدر درد آور بوده، كشاورز چه قدر زجر كشيده من با اينكه كشاورزي نكردم ولي 40 سال با كشاورزان بودم عاشق روستاي ما هم در جاي اي گيلان باكشاورزان زندگي كردم درد آنها را فهميدم، چشيدم دست‌ها را مي‌شناسم. و من با تمام احساس كه از عمق دلم بيرون مي‌آيد مي‌خوانم. درواقع من صدام را دوست دارم و مردم هم غم صداي من را دوست دارند حتي كتابي را در 700 صفحه نوشتم با عنوان سرنوشت موسيقي گيلان، كيل و تالش و گالش انشاءالله به زودي به بازار عرضه مي‌شود من رفتم كنار مزرعه دوستان و زبان راز دل مي‌كرد من از دل مردم بودند اينكه از كسي بشنوم در واقع دردهاي مردم را در قالب آواز خواندم.

جناب پوررضا استادان شما چه كساني بود‌ه‌اند؟

من آواز ايراني را از آقاي دردشتي ياد گرفتم در تهران بعد ساز؟ هم خدمت استاد بنان رسيدم از ايشان حدود 2 سال آموختم و به رشت آمدم. همزمان با من آقاي ويگن كار تازه آورده بود با ما پاپ و جاز بود و مردم هم از يك زندگي آموز سنتي خسته شده بودند از ويگن استقبال كردند ولي من در گيلان مشغول خواندن شدم.

آقاي پوررضا چرا شما فارسي نخوانديد؟

البته يك بار ترانه ؟؟ تنظيم كرده بود من خواندم ولي ديدم در فارس بايد خيلي دقت كنم ؟ هر جا مي‌روم فارسي صحبت مي‌كنم من به زبانم اعتقاد دارم اگر به من بگوييند بين گيلان و صداهاي خوش زبان‌هاي ديگر يكي را انتخاب كن ترجيح مي‌دهم اگر زبان گيلان نباشد مي‌گويم فقط زبان گيلاني. پس من عاشق گيلان و گيلاني و آواز گيلاني هستم. خواندن گيلان را من را مست و روان مي‌خوانم.

آقاي پوررضا در اين مدت سال به نظر شما چه اندازه موسيقي گيلاني را جا انداختيد؟

من به كارم اعتقاد دارم اگر هزاران نفر آغاسي را تنها بگذارند ولي طرفداران موسيقي سنتي تا آخر عمرم با من هستند. پس من فرهنگ موسيقي سنتي را دنبال مي‌كنم قبل از انقلاب هم مي‌خواندم ولي بعد از انقلاب من 13950 امضا از جوانان كمتر از 15 سال دارم. كه از صداي من خوششان مي‌آيد در واقع جوان‌هاي امروز در فضاي گذشته نيستند ،من براي آنها تشريح مي‌كنم و جوانان را در فضاي درد كشاورز،‌ روستايي مي‌برم.

جناب پوررضا چطور شد در سريال پس از باران آواز خوانديد؟

يكي از تهيه‌كننده‌هاي بچه رشت از من خواست كه در ديلمان آوازي را جور كنم. برايشان بخوانم به من گفتند حتما بايد ديلماني باشد من رفتم از موسيقي ديلمان برايشان صحبت كردم. بعد رفتم يك ؟؟ با 2 تا شاگرم خواندم غروب بود دقيقا هوا گرفته بود شاگردان و تهيه‌كننده‌ها بودند. آفتاب داشت غروب مي‌كرد. دوست داشتم زود تمام كنم بخوانم و بروم. ولي با خودم گفتم كجا برم، جايي ندارم برم. به من گفتند آماده گفتم چه آماده. تمام دنيا يك وجه اشتراكي در غم با هم دارند. در همان موقع همسرم 2 ماه بود، فوت كرده بودف بچه‌ها همه رفتتند سر زندگي خودشان بعد گفتم كجا برم با يك حال و هواي خاصي خواندم ديگر من نبودم تمام دردهاي برخاسته از جوا؟ من من سوزن شدند به من زدند كه كارمن بگويم فوق‌العاده خوب شد از نگاه‌هاي مشتاق در سريال پس از باران ديدم من بيش از 4 هزار بار بالاي سن رفتم متوجه مي‌شدم در سالن‌هاي 10 هزار نفري بايد دل آنها را شكار بكنم 3 تا كار هم براي اينكه يك خواندم ولي خوب جواب نداد.

جناب پوررضا شما در توليد آلبوم‌ها يا كنسرت‌هاي‌تان از چه طريقي حمايت شديد؟

فقط خدا. هيچ ؟ بالاتر از خدا نيست. خدا هميشه به من كمك كرده خيلي‌ها بر عليه من جنگيدند ولي من كار خودم را انجام دادم من در جله وزارت ارشاد 80 نفر روحاني نشسته بودند براي خداحافظي يكي از مديران بايد مي‌خواندم آنجا بود كه داد كردم. گفتم آقايان كه پاپ مي‌خوانيد بياييد براي اين روحاني‌ها هم بخوانيد من يك شعري انتخاب كردم. سياهكلي بود كه كل حاضرين استقبال كردند. ما نبايد خودمان را فراموش بكنيم ما مي‌توانيم در تمام دنيا زندگي كنيم ولي بايد زبان اصلي خودمان را نبايد فراموش كنيم.

جناب پوررضا جنابعلي موسيقي پاپ را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

من 44 سال قبل پاپ خواندم. محلي خواندم شعر براي مرحوم شيون فومني بود. ولي الان ما پاپ نداريم. پاپ هيچي نيست. خبر موسيقي سنتي پاپ اعتراض است به موسيقي سنتي. چرا كه كم كاريد چرا شما اين قدر دنبال بنال بنال مي‌كنيد؟ چرا نمي‌خواهيد شاد بمانيد آنها مي‌گويند دولت بايد از ما حمايت كند. هنرمنداني كه دولت از آنها كند، هنرمند نيست. دولت مي‌تواند زمينه را براي موسيقي فراهم كند ولي نه اينكه بگويد پوررضا خوب خوانده بيا 4 ميليون بگير و برو. اكر دولت از من حمايت كند مردم از من مي‌گريزند. ببنيد اين پاپ مال كيه كه ما انتخاب مي‌كنيم. ؟ ندارد پاپ خارجي را الگوبرداري مي‌كنند.

اين پاپ مال موسيقي ماست به همين دليل به پاپ‌زن‌ها و پاپ‌دان‌ها گفت چرا شما يك آةنگ در ؟ نساخته‌ايد كه ؟ دارد ربع پرده چرا كار نكرديد چرا هميشه در شوي كار مي‌كنيد در اصفهان كار مي‌كنيد پس از واصل دستگاه ماست منفي كار كردند كه مردم خوششان مي‌آيد البته پاپ با اصالت و قشنگ رو مي‌پذيرم من پاپ خوان نيستم ولي پاپ قشنگ را دوست دارم.

استاد شما كاري قبل از انقلاب را بيشتر مي‌بيند يا بعد از انقلاب؟

قبل از انقلاب كارهايم را كم‌كم ببينيد ولي چون ؟ رفتم جلو و درد مردم را به آواز خواندم خدا را شكر الان خيلي خيلي از كارها مردم رضايت دارند. و از تمام كارهايم راضي هستم. البته هميشه دنبال بهتر شدن هستم. حتي باز هم مردم روستا در ميان كشاورزان براي خودشان مي‌خواند از ؟ هم ياد مي‌گيرند. من هنوزم مي‌روم در ارتفاعات ديلمان در غرب ديلمان مردم دنبال فرهنگ مردم.

جناب پوررضا آيا شما در فروش بالاي آلبوم جايگاه خودتان را در بين مردم پيدا مي‌كنيد يا با برخورد با مردم؟

در هر دو جا. فروش پس از باران من حدود 900 ميليون تومان فروخته‌اند ولي به من 100 هزار تومان دادند بعد دلش سوخت به مدير شبكه گفت با سروش هماهنگ مي‌كنم قرار بود 1 ميليون و 500 هزار تومان ديگر به من بدهند حدود 800 هزار تومان دادند هنوز نصف پولم را نگرفتم.

آقاي پوررضا در خارج از كشور هم كنسرت داشتيد؟

بله. در آلمان شهر كلن، در آذربايجان و جاهاي ديگر داشتم.

شما براي استراحت آيا موسيقي يا آواز سنتي هم كوش مي‌كنيد؟

بيشتر مي‌خوانم. حتما . ايراني. عاشق خواند هستم.

آقاي پوررضا به عنوان يك پيشكسوت براي حفظ و حمايت موسيقي سنتي و محلي از مسوولين چه انتظاري داريد؟

از مسوولين محترم انتظاري ندارم. من هر چي مي خواستم از مردم گرفتم. اگر دولت از من حمايت بكند من از مردم دور مي‌شوم من مي‌‌خواهم با مردم و در دل مردم و روستاييان زحمت‌كش باشم و براي آنها بخوانم .

No comments:

آرشیو مطالب