گلچين از بهترين گروه‌ها و سايت‌هاي اينترنتي. همه چيز از همه جا

Sunday, October 4, 2009

دروغ، معضل بزرگ جامعه ایران, نگاهی به نمایش «خشکسالی و دروغ

نگاهی به نمایش «خشکسالی و دروغ» اثر محمد یعقوبی

دروغ، معضل بزرگ جامعه ایران

آرش پارسا

http://zamaaneh.com/radiocity/2009/10/post_356.html

محمد یعقوبی جزو درام‌نویسانی به شمار می‌رود که علاقه وافری به پرداختن
به مسائل و رویدادهای اجتماعی دارد. رد پای این گرایش او را می‌توان به
راحتی در آثار پیشین او جست و جو کرد. اقتباس‌های او از رمان‌های «دل سگ»
اثر بولگاکف و نمایش آخرش «ماچیسمو» بر اساس رمان «کنسول» اثر گراهام
گرین، نشانه‌های بارزی از گرایش این نویسنده به چنین تم‌هایی دارد.

یعقوبی در «خشکسالی و دروغ» به مضمونی می‌پردازد که امروزه در جامعه
ایران به یک اپیدمی و عادت تبدیل شده است. «دروغ» تم محوری یعقوبی در این
نمایش است.

امید که وکیل دادگستری است، به دلیل علاقه وافرش به حرفه‌اش، کمتر فرصت
می‌یابد تا به همسرش «میترا» برسد و با او هم‌کلام شود. عدم ایجاد ارتباط
کلامی میان این دو شخصیت باعث به وجود آمدن دروغ از سوی امید می‌شود.

در واقع یعقوبی با طراحی چنین فضایی و خلق چنین شخصیت‌هایی، به عمیق‌ترین
مسائل و معضلات جامعه کنونی ایران نزدیک می‌شود و افراد جامعه را از دروغ
گفتن بر حذر می‌دارد.

شخصیت امید در جهان داستانی یعقوبی، وکیل است و همانا مهم‌ترین وظیفه یک
وکیل، اظهار حقیقت و بیان واقعیت‌ها است. اما شخصیت امید در روایت،
کاملاً در تضاد با چنین تعریفی قرار می‌گیرد. دروغی که باعث جدا شدن امید
و میترا می‌شود، پایانی ندارد. زیرا امید در تجربه زندگی دوم خود با
«آلا» هم درگیر چنین مشکلاتی می‌شود.

یعقوبی با ترسیم چنین ساختاری، طبقه متوسط جامعه را به تصویر می‌کشد که
دروغ باعث اضمحلال و از هم پاشیدن کوچک‌ترین واحد اجتماعی یعنی خانواده
می‌شود.

نویسنده در ادامه روایت خود به قضاوت در ارتباط با شخصیت‌های داستان
می‌پردازد و به شکلی نامحسوس، این پیام را به مخاطب انتقال می‌دهد که:
آدم‌ها در پس هر دروغی مجبور به تنهایی می‌شوند.

این تم را به وضوح می‌توان در شخصیت‌پردازی آدم‌های داستان مشاهده کرد.
شخصیت میترا که نماینده زنان خانه‌دار و کم‌سواد جامعه امروزی است، به
دلیل حساسیت‌های بی‌جا و بدون منطق نسبت به همسرش، زمینه‌ساز اختلاف و
شکل‌گیری دروغ از سوی امید است. در واقع میترا هم در زندگی مشترک با
امید، دروغ گفته است. این خصلت را در شخصیت‌های «آلا» و «آرش» هم
می‌توانیم به راحتی مشاهده کنیم.

در این موقعیت نمایشی، دروغ تبدیل به عنصری می‌شود که تمامی کنش‌های اثر
حول محور آن می‌چرخد. بنابراین یعقوبی هشدارمی‌دهد که جامعه از دروغ رنج
می‌برد و دروغ باعث همه ویرانی‌هاست.

در بخشی از نمایش هم یکی از شخصیت‌ها به گفت و گوی داریوش اول با
اهورامزدا اشاره می‌کند که از او می‌خواهد که این سرزمین را از «خشکسالی،
دروغ و دشمن» بر حذر دارد.

این در حالی است که دروغ امروزه به ابزاری برای پیش‌برد کارها در جامعه
بدل شده است و به قول شخصیت آرش در نمایش «اگر داریوش اول امروز زنده
بود، اون هم مجبور می‌شد دروغ بگه»

یعقوبی در بخش کارگردانی بسیار هوشمندانه عمل می‌کند. او با جابه‌جایی
چند مکعب در صحنه و پنجره‌هایی که در تابلوی انتهایی صحنه وجود دارد، به
تفکیک فضاها و معرفی شخصیت‌های مختلف اثرش می‌پردازد. در واقع فضاهایی که
او تعریف می‌کند (خانه امید، خانه آرش، دفتر کار امید و آلا) همگی از یک
ماهیت برخوردارند؛ ولی این اتمسفر و فضای موجود در این فرم است که این
مکان‌ها را از هم متمایز می‌کند.

او در طراحی میزانسن‌هایش بیشتر از حرکت‌های هندسی استفاده می‌کند.
شخصیت‌ها بیشتر در موازات یکدیگر یا روی یک خط قرار می‌گیرند. تنها در
زمان‌هایی این اتفاق روی نمی‌دهد که روایت در خانه آرش ادامه می‌یابد.

در واقع یعقوبی با طراحی چنین حرکت‌هایی میان فضای گرم و صمیمی سنتی خانه
امید و میترا، و فضای سرد و بی‌روح خانه آرش تمایز قائل می‌شود.

به نظر می‌رسد یعقوبی کارگردان در صحنه از یعقوبی نویسنده پیشی گرفته است
و نشان این تعبیر، تمهیداتی است که او با هوشمندی بسیار از آن‌ها سود
جسته است.


نویسنده و کارگردان: محمد یعقوبی
طراح صحنه: منوچهر شجاع

طراح لباس: پریدخت عابدین‌نژاد

طراح پوستر و بروشور: امیر اسمی

آهنگ‌ساز: بهرنگ بقایی

دستیاران کارگردان: الهام خداوردی، رضا صورتی

منشی صحنه: اشکان خلیل‌نژاد

عکس: بهنام صدیقی

طراح چهره‌پردازی: عاطفه ابیضی

بازیگران: مهدی پاکدل (آرش) علی سرابی (امید) رؤیا دعوتی (آلا) آیدا
کیخایی (میترا)

زمان و مکان اجرا: مرداد و شهریور ۱۳۸۸، ساعت ۲۰:۳۰، مجموعه تئاتر شهر،
سالن چهارسو

خلاصه داستان: امید که وکیل دادگستری است، به دلیل دروغ گفتن به همسرش
باعث از هم پاشیدن زندگی مشترک خود می‌شود. او با آلا، دوست قدیمی خواهر
خود آرش ازدواج می‌کند؛ اما در شروع زندگی مجدد با مشکلاتی رودررو می‌شود
و ...

No comments:

آرشیو مطالب